نقاشی

.....................



نقاشی

 

بیا نقاشی بکشیم:
 
 
من، تو و دنیای من و تو
 
 
اول خورشید می کشم، از مهربانیت بده باید خورشید را رنگ کنم.
 
 
نوبت کوه است؛ اقتدار و غرورت را می خواهم...
 
 
لحظه لحظه ی مردانگیت را جمع کرده ام، روی تصویر می پاشم؛ زمینمان باید سبز باشد!!!
 
 
خورشید، زمین، کوه،...
جای آب خالیست.
 
 
بیا یک رودخانه کنارمان بکشیم، این بار از صداقتمان برمی دارم. یادمان باشد، از این آب هر روز می نوشیم، رودخانه باید زلال باشد.
 
 
آه آسمان را فراموش کردم!
 
 
با آرامش، یک تم آبی روی صفحه می گذارم.
 
 
لطفا کمی از دلتنگی هایمان را بیاور، می خواهم چند تکه ابر در آسمان باشد.
 
 
از سبد زندگی، محبت و دوست داشتنمان را بیرون می آورم
روی سبزه ها باید گل باشد.
 
 
گوش کن....
صدای سکوت را می شنوی؟؟؟
 
 
چند تا بچه آهوی شاد، با شیطنتمان....
 
 
چند قدم نزدیکتر بیا...
 
 
بیا...
 
 
قلم مو را بگیر!
 
 
حالا نوبت توست؛
من و تو هنوز مانده ایم.....
 
 
 


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: عاشقانه,

نوشته شده توسط Maryam در 30 / 3

و ساعت 11:1 AM


شبیه خودم

 مرا شبیــه خــودم؛شبیــه یک ستــاره بِکِــش..

 
شبیــه مــن که نشــد..!
 
خــط بــزن دوبــاره بِکــش..
 
مرا شبیــه خــودم در میـان آتـش و دود شبیـه چِشــم و دلــم غــرق صــد شــراره بِکــش..
 
و بعد دسـت بکش بر شـــراره ام یک شــب..
 
بســوز وقلــب مــرا پــاره پــاره بکــش...
 
و زخـــم های دلــم را ببیــن؛و بعد از آن لبــاس بر تــنِ این قلــبِ بی قـــوارِه بِکــش..
 
بخنــــد..........................
 
خنــــده تو شعلـــه می زنــد بر مـــن..
 
بخنــــد و شعلـــه های مــــرا به یک اشـــاره بکــش..
 
ببین ستـــاره شـــدم با تــو ای بهانـــه ی مــن....
 
مرا شبیـــه خـــودم...!
 
شبیـــه یک ستـــاره بکــش..
 


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 29 / 3

و ساعت 3:58 PM


حس عاشقی

 چه روز قشنگی است آن روزی که تو پا به این دنیا گذاشتی...

تو پا به دنیای پر از رنگ گذاشتی و باعث شدی که من پا به دنیای عشق بگذارم...
چه دنیای قشنگی!پاییز فصل غم است ولی وقتی تو آمدی رنگ شادی را ب دیوار دلها پاشیدی.من آن لحظه رویایی نبودم ولی تصور می کنم وقتی چشم هایت را گشودی باران می بارید...
برای همین است که من عاشق بارانم!آری باران هم باتو در دنیا فرود آمد٫چه حس زیبایی! ای عشق آبانی من!چه زیباست که من هم آبانی ام و مطلق به پاییز٫فصل تو٫فصل من٫فصل ما...
و چه دل انگیز تر می شود اگر لحظه تلفیق روز من و تو باران هم ببارد...
ومن پشت پنجره با موسیقی باران برایت از عشق بخوانم و تو هم در آن سو با من همراه شوی٫حتی در هجوم فاصله ها...
دوست دارم حتی اگر با تو نبودم و حتی اگر با من نماندی ٫آن روزی که می روم هم پاییز باشد و چه بهتر که روز تو...
عشق من!در آن روز که دیگر نبودم لحظه ای که اولین برگ پاییزی به زمین فرود می آید به یاد من باش و درانتظار باران پشت پنجره بنشین که من روز های بارانی را با هیچ چیز عوض نمیکنم!دوستت دارم و این حس زیبارا به تو تقدیم می کنم....
 
 


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: عاشقانه,

نوشته شده توسط Maryam در 29 / 3

و ساعت 3:49 PM


می خوامت

 ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ، ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ »ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ « ﻭ

ﻧﻤﯽﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ
ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﻏﻔﻠﺖﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﻫﺪ . ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ
ﺑﮕﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﻋﻼﻗﻪ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯼ . ﻣﺮﺍﻗﺒﺸﺎﻥ ﺑﺎﺵ . ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺍ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ
ﺑﮕﻮﯾﯽ : »ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ « ، » ﻣﺘﺎﺳﻔﻢ« ، » ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ « ، »ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ « ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ... ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ
ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ... ﯼ ﮐﻪ ﺑﻠﺪﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻦ . ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﺍﻓﮑﺎﺭﺕ
ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﺭﺍﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺩﺍﺭﯼ . ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺑﯿﺎﻥ ﺁﻥﻫﺎ ﮐﻦ . ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ
ﻫﻤﻪﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﮕﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺍﮔﺮ ﻧﮕﻮﯾﯽ ﻓﺮﺩﺍﯾﺖ ﻣﺜﻞ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮔﺸﺖ . ...


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 28 / 3

و ساعت 2:11 PM


شعر

 بعید است این بار پیدا شوی و در خاک گلدان من جا شوی ولی شک ندارم که یک روز سرد به لطف خزان سخت رسوا شوی تمام گناهان من پای توست تو آدم نبودی که حوا شوی



:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 3 / 3

و ساعت 10:32 AM


لحظه ها

 چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه‌هاییم؛

و به عبورشان می‌خندیم!
چه آسان لحظه‌ها را به کام هم تلخ می‌کنیم ؛
و چه ارزان می‌فروشیم لذت با هم بودن را!
چه زود دیر می‌شود
و نمی‌دانیم که؛ فردا می‌آید
شاید ما نباشیم....
سلام یادمان باشد...........
 
بخشش را "بخش کنیم".
 محبت را "پخش کنیم" .
 
غضب "پریشانی" است.
 نهایتش "پشیمانی" است .
 
شکیبایی؛بر هر "دعوایی"، "دواست".
 
هر چه "بضاعتمان" کمتراست؛
"قضاوتمان" بیشتر است.
 
 با "خویشتنداری" ؛
 "خویشاوند داری" کنيم.
 
به "خشم" ؛"چشم" نگوییم .
 
سوء تفاهم، "تیر خطایی"است؛
که از "گمان" رها می شود.
 
انسان "خوشرو" ؛
گل "خوشبو" است.
 
"دوست داشتن" را
 "دوست بدارییم".
 
از" تنفر " ؛"متنفر"باشیم.
 
به "مهربانی" ؛ "مهر" بورزیم.
 
با "آشتی"؛ "آشتی" کنیم.
 
و از "جدایی"؛"جدا "باشیم.
 


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 3 / 3

و ساعت 7:3 AM


احساسی

 ♥ﺣﺲ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ♥

 
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﯼ...ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ...ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺩﺕ..ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺑﻬﺶ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ..ﻭ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺍﺯﯾﻦ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺩﻝ ﺑﮑﻨﯽ..ﺣﺲ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ..ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺯﺵ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ...ﻭ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﯿﮑﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎﺵ ﺑﺎﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﯽ..ﺍﻧﻘﺪ ﺭﻭﺵ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﺸﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺗﮏ ﺗﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﺎﺵ ﺩﻗﯿﻖ ﻓﮑﺮﻣﯿﮑﻨﯽ..ﻭ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺘﺶ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﯿﺸﯽ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﺵﺣﺲ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﯾﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻮ ﺩﻟﺖ ﺁﺷﻮﺏ ﻭ ﻧﮕﺮﻭﻧﯽ ﻣﻮﺝ ﻣﯿﺰﻧﻪ،ﮐﺴﯽ ﻏﯿﺮﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ . . ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﻭ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﺶ...ﺩﻟﺖ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﻭ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮐﻨهﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ﺍﺯﺵ ﺧﺪﺍﻓﻈﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ . .ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺪﯾﺪﯾﺶﺣﺲ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪﻭﻗﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺣﺮﯾﺼﯽ ﻭ ﺗﻤﻮﻣﺶ ﻭ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽﺧﯿﻠﯽ ﻋﺠﯿﺒﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺣﺲ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﻋﻮﺽکنی...


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 28 / 2

و ساعت 9:55 AM


عشق

 می گویند

قانون است ؛

که زن بنشیند

تا مرد نازش را بکشد!

زن کم باشد

تا مرد بماند!

من اما میگویم :

این قانون ها

مفت هم نمی ارزد!

این ها قانون نیست اصلا"…!

این ها یک مشت غرورهایِ ظریف است

که بعضی ها

چاشنی بی مهری شان

 

می کنند

نه جانم…!

مرد و زن ندارد

به نقطه ی عشق که رسیدی

شور انگیز باش برایِ

 

عاشقانه هایت…

میان جمع رویش را ببوس ؛

میان مردم فریاد بزن

 

دوستت دارم ؛

و اگر کسی چشم

 

غره ای رفت

دعایش کن

تا عاشق شود

همین…

 

 



:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 28 / 2

و ساعت 9:50 AM


شعر

 ﻏﻢ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺼﻞ ﻫﺎ ﺭﺍ

ﺑﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﺸﺎﻧﻢ ﺍﺕ، ﺑﻨﺸﯿﻦ ﻏﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻫﺎﻥ ﺗﮏ ﺗﮏ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻢ
ﺗﺎ ﺭﻭﺷﻨﻢ ﺷﺪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻧﻢ ﻫﻤﺪﻣﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻧﻪ ! ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﺪﯾﺶ
- ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺳﻮﯼ ﺍﺕ ﻣﺤﺮﻣﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﻗﺼﺪ ﻧﻔﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮔﻞ ﺭﺍ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﺰﺍﺩ ﮐﻮﯾﺮﻡ ﺷﺒﻨﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻢ ﺯ ﭼﺸﻢ ﺷﻬﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺶ ﻣﺮﻫﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺷﺎﯾﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ
ﺍﯾﻨﮏ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻡ ﺟﺰ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺒﻬﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 24 / 2

و ساعت 9:19 AM


منوببخش

 اگه تو رو دوست دارم خیلی زیاد منو ببخش

اگه تویی اون که فقط دلم میخواد منو ببخش
منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو می شمارم
منو ببخش اگه بهت خیلی میگم دوست دارم
منو ببخش اگه برات سبد سبد گل می چینم
منو ببخش اگه شبا فقط تو رو خواب می بینم
منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم
تو یک فرشته ای و من اگه فقط یه آدمم
منو ببخش اگه برات میمیرم و زنده میشم
اگه با دیوونگی هام پیش تو شرمنده میشم
منو ببخش اگه همش میسپارمت دست خدا
اگه پیش غریبه ها به جای تو میگم شما
منو ببخش من نمیخوام تو رو به ماه نشون بدم
نشونیتو نه به شب و نه دست آسمون بدم
منو ببخش اگه میخوام تو رو فقط واسه خودم
ببخش اگه کمم ولی زیادی عاشقت شدم


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 19 / 2

و ساعت 8:23 AM


اگر حق با شماست، به خشمگین شدن نیازی نیست؛
و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!
صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است
وصبوری در راه خدا، ایمان است.
اندیشیدن به گذشته اندوه،
و اندیشیدن به آینده هراس می آورد؛
به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمی‌ماند؛
اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
 


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 16 / 2

و ساعت 8:32 AM


آوازقو

 كمتر كساني ميدونن آواز قو يعني چي ...

 
قو تنها پرنده اي كه يك بار عاشق ميشه ...
و براي هميشه پاي عشقش ميشينه 
و تو تمام زندگي هر كاري براي راحتي عشقش انجام ميده
قو تنها پرنده اي كه زمان مرگشو ميدونه كي هست چه زماني ميميره ... 
 
قو يك هفته مانده به مرگش ميره جايي كه براي اولين بار عشقش يعني جفتشو ديده و عاشقش شده، اونجا ميمونه تا زمان مرگش فرا برسه ...
 
و يك روز مانده به مرگش يه آوازي  براي عشقش از خود سر ميده، كه بهترين زيباترين آواز ميان پرندگان ست ...
 
و بعد ...
 
سرش را روي بال هاش ميزاره و ميميره ...


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 15 / 2

و ساعت 10:23 AM


دپ

ﺑﯽ ﺭﺣﻤﺎﻧﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ...
ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺴﯽ ﺷﻮﯼ
ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﺵ ﮐﻨﯽ
ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ...
ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﻟﺐ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﻔﺮﯾﻨﺖ ﮐﻨﺪ ...!
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺍﺣﺴﺎﺱ یک آدم ساده ﻧﯿﺴﺖ...


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،

نوشته شده توسط Maryam در 15 / 2

و ساعت 10:17 AM


وفای دختر

وفاي دختر
 
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺻﺒﺢ ﻋﺮﻭﺳﯽ، ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻧﺪ
 ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﻭﯼ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﻨﻨﺪ
ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺴﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ
 ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ
 ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ
 ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ
ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻌﺪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮﺁﻣﺪﻧﺪ
ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ
ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ نتوانست خود را كنترل كند
 ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﮔﻔﺖ: ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﻨﻢ
 ﺷﻮﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ  ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﯾﺸﺎﻥ ﮔﺸﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺩ
ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺷﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ، ﭘﺪﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﺮﺩ
ﭼﻨﺪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﻔﺼﻠﯽ ﺩﺍﺩ
ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺘﻌﺠﺒﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ
 ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﺎﺩﯼ ﻭﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ
ﻣﺮﺩ ﺑﺴﺎﺩﮔﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ 
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦﻫﻤﻮﻥ ﮐﺴﯿﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻪ
 



:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: بهترین حس,

نوشته شده توسط Maryam در 14 / 2

و ساعت 9:9 PM


لیلی ومجنون

اين متن .خيلي بي نظيره همتا نداره 
 
هنگامی که لیلی و مجنون ده ساله بودند روزی مجنون در مکتب خانه پشت سر لیلی نشسته بود . استاد سوالی را از لیلی پرسید ، لیلی جوابی نداد ، مجنون از پشت سر آهسته جواب را در گوش لیلی گفت اما لیلی هیچ نگفت . استاد دوباره سوال خود را پرسید و باز مجنون در گوش لیلی و باز لیلی هیچ نگفت و بعد از بار سوم استاد لیلی را خواند و چوب را بر پای لیلی بست و او را فلک کرد . لیلی گریه نکرد و هیچ نگفت. بعد از کلاس ، لیلی با پای کبود لنگ لنگ قدم بر می داشت که مجنون عصبانی دستش را بر بازوی لیلی زد و گفت: دیوانه ، مگر کر بودی که آنچه را به تو گفتم نشنیدی و یا لال که به استاد نگفتی . لیلی اشکش در آمد و دوید و رفت .
 استاد که شاهد این منظره بود پیش رفت و گوش مجنون را کشید و گفت : لیلی نه کر بود و نه لال ، از عشق شنیدن دوباره صدای تو ، فلک را تحمل کرد و دم بر نیاورد ، اما از ضربه اهسته دست تو اشکش در آمد ، من اگر او را به فلک بستم استادش بودم و حق تنبیه او را داشتم اما تو عشق او بودی و هیچ حقی برای سرزنش کردنش نداشتی . مجنون کاش می فهمیدی که لیلی کر شد تا تو باز گویی


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: عاشقانه,

نوشته شده توسط Maryam در 13 / 2

و ساعت 11:27 AM


مردبودن

ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﻪ :
√ ﺭﮊﺕ ﭘﺮﺭﻧﮕﻪ ،
ﻭﻗﺘﯽ
√ ﺷﺎﻟﺘﻮ ﻣﯿﮑﺸﻪ ﺟﻠﻮ ،
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﻪ :
√ ﯾﻘﺖ ﺑﺎﺯﻩ ﮔﺮﺩﻧﺖ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ،
ﻧﮕﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﺪﻩ ...❣
ﺑﺪﻭﻥ ↜ﻭﺍﺳﺶ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﯼ↝ 
ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﻒ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺭﯾﺨﺘﻪ ...
مرد اونیه که وقتی باهاش ♡قهر♡ کنی و میگی :
☜دیگه نمیخوام صداتو بشنوم ☞ 
یه ساعت بعد بهت اس بده و بگه :
میشه تلفنتو جواب بدی ؟؟❣❣
قول میدم حرف نزنم ،
♥فقط میخوام صدای نفساتو گوش کنم❣♥
ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ،
ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﯾﺪ
ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﮐﻨﻦ ...
ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﻗﺮﺍﺭ ،
ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ،
ﺩﺳﺖ ﻣﯿﮑﺸﻦ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺖ 
ﻭ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻢ ﺭﻧﮓ ﮐﻦ ﺍﻭﻥ ﺭﮊتو ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﻗﻬﺮﯼ sms ﻣﯿﺪﻥ ﻣﯿﮕﻦ :
ﮐﺠﺎﯾﯽ ؟؟؟
ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﺮ ﻫﺴﺘﻢ❣
ﻭﻟﯽ ﺑﯿﺨﻮﺩ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺟﺎﺯﻡ ﺑﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ...
همونایی که از نگات ،
از سکوتت ،
میفهمن حرفاتو ...❣
حدس میزنن ...
همونایی که ،
از سکوتت دیوونه میشن
هرجورشده به حرف میارنت ...
میخندوننت ...❣
ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺼﺒﯽ ﻣﯿﺸﻦ 
ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻨﻮ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻌﺪﺵ 
ﻣﯿﺎﻥ ♥ﻣﻨﺖ ﮐﺸﯽ❣♥
ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯽ :
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻣﻮﻫﺎﻣﻮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﻨﻢ
ﻣﯿﮕﻦ ﺑﯿﺨﻭﻭﺩ
ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،
ﯾﻬﻮ ♥ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻣﯿﺸﻨﻮ ﻗﺎﻃﯽ میکنن♥
شیر فهمت میکنن ،
√ از بودنشون
√ از خواستنشون 
√ از عشقشون 
اینا خیلی کمن♥


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسی,

نوشته شده توسط Maryam در 13 / 2

و ساعت 8:10 AM


شعر

ﺍﻣﺸﺐ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺳﯿﺐ ﺩﻟﻢ ﻧﺎﺧﻨﮏ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﺑﺮ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﮐﻬﻨﻪ ﻗﻠﺒﻢ ﻧﻤﮏ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﺍﯾﻦ ﻏﻢ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﻟﻢ، ﻣﺨﻮﺍﻩ !
ﺧﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮ ﺟﮕﺮ ِ ﻣﻦ ﺷﺘﮏ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻗﺼﺪﻡ ﮔﻼﯾﻪ ﻧﯿﺴﺖ، ﺧﻮﺩﺕ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ، ﺑﺒﯿﻦ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ، ﻧﻪ ﺩﺷﻤﻦ، ﻓﻠﮏ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪ
ﺑﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﺎﻥ ﺩﻋﺎﯾﺶ ﮐﭙﮏ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﻫﺮﺷﺐ ﻣﻦ - ﺁﻥ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﮐﻠﮏ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ -
ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍ :
ﺳﯿﺐ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ، ﻟﮏ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: دوستی,

نوشته شده توسط Faryad در 8 / 2

و ساعت 6:16 PM


رابطه

 ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ

ﮐﻨﯽ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﮐﻪ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺯﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺒﺎﻧﺖ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺗﺮﻧﻢ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﻮﺳﻨﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﭙﺶ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﺖ ﮐﻪ ﻧﺒﻀﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺩﻥ ﻭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺒﻢ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﮐﻪ !!!!...
ﺗﻮ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﺮﺩﯼ
ﻭﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺵ ﭘﺮﻫﺎﯼ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺕ
ﻭﺿﻮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ
ﻭﺑﺮﺳﺮ ﺁﺑﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﻫﺎ
ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ


:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: عاشقانه,

نوشته شده توسط Maryam در 7 / 2

و ساعت 12:2 AM


عشق

زير سايبون چشمات تو شبستون نگاهت... يه جايى گوشه اشکات مچ عشقتو مى گيرم... بين پاييز و زمستون انتظار و نم بارون... ميون نامهربونى تا بخواى برات ميميرم.

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 22 / 10

و ساعت 1:51 AM


عشق

زير سايبون چشمات تو شبستون نگاهت... يه جايى گوشه اشکات مچ عشقتو مى گيرم... بين پاييز و زمستون انتظار و نم بارون... ميون نامهربونى تا بخواى برات ميميرم.

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 22 / 10

و ساعت 1:51 AM


قلب...

هنوز اون روز فراموشم نميشه... که با دست قشنگت روى شيشه... کشيدى عکس قلبى و نوشتى؛ واسه امروز و فردا و هميشه...

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى عاشقانه,

نوشته شده توسط Faryad در 22 / 10

و ساعت 1:43 AM


دوسٹ داشتن

فاصله گرفتن از آدم هايى که دوستشان دارى بى فايده است... بى شک گذشت زمان خواهد آموخت آنان که دوستشان دارى را جايگزينى نيست!!

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 22 / 10

و ساعت 1:36 AM


دعا...

آتش روشن کردم و عهد کردم تا خاموش شدنش دعايت کنم... مى دانم به آنچه مى خواهى مى رسى چرا که من هر بار يک هيزم اضافه مى کنم...

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 22 / 10

و ساعت 1:31 AM


هم نفس...

کاش يکى پيدا مى شد، که وقتى مى ديد گلوت... ابر داره و چشمات... بارون... جاى اينکه بپرسه چته؟ چى شده؟ بغلت کنه و بگه؛ گريه کن...

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 14 / 10

و ساعت 1:36 AM


تو اگه نباشى...!

بدجورى به هم مى ريزه...منو گاهى اتفاقى! تو اگه نباشى از من...نمى مونه چيزى باقى...!نگو که دست من نيست بازياى سرنوشته....رو قشنگا خط کشيده...زشتا رو واسه ام نوشته...!

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: متن احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 13 / 10

و ساعت 1:0 PM


نبودن تو...

بدجورى ديوونتم من...نگو اين اعترافه! هميشه نبودن تو...کرده اين دل و کلافه...

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 13 / 10

و ساعت 12:54 AM


دست هاى تو...

سردم که مى شود؛ تمام اجاق هاى جهان برايم عشوه گر مى کنند... اما من تصميم خودم را گرفته ام... براى گرم شدن،بايد تا آخر عمر دنبال دست هاى تو باشم...

:: موضوعات مرتبط: احساسى، ،
:: برچسب‌ها: احساسى,

نوشته شده توسط Faryad در 13 / 10

و ساعت 12:16 AM



صفحه قبل 1 صفحه بعد

.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by faryaderoyayi ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




به وبلاگ خودتون خوش آمدید/ من اسبم و تویی سوار مرگ... من فریادم و تویی هوار مرگ... من یاسم و تویی نوار مرگ... من همسایه و تو هم جوار مرگ...!!!
faryaderoyayi@yahoo.com




اس ام اس( SMS )
غم انگيز
تصاوير تنهايى
احساسى
اميد و آرزو
SMS تنهايى
گريه دار SMS
پا به پات گريه مى کنم...!
ميدونيد...؟؟؟
گريه ابر...




Faryad
Maryam




خرید لباس زنانه مارک
چکمهء سرخ
از جوانی ام گله دارم
تاتو موقت بدن
Faryadeariyayi
Faryadezireab
FARYAD68
Faryadebarani
faryadhayehgamgin
حانيه(عشقم)
من از پايان مى ترسيدم و... آغاز کردم...!
سایت تفریحی و استخدامی
لاک مخملى
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند براى تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان faryaderoyayi و آدرس faryaderoyayi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار می گيرد





قالب بلاگفا












عاشقانه , احساسی , دل نوشته , تنهایی , احساسى , غم انگیز , غم انگيز , تنهايى , پند و اندرز , غم انگیز/تنهایی , دلتنگی , احساسی , احساسى عاشقانه , آرزو , احساسی غم انگیز ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 59
بازدید دیروز : 103
بازدید هفته : 281
بازدید ماه : 279
بازدید کل : 12849
تعداد مطالب : 274
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content